رضا كوچكزاده تهمتن، مدیر رادیو گفت و گو در یادداشتی از سودای آمریكایی و شكست در برابر ایران گفت.
اگرچه آمریكا در سراشیبی سقوط و در معرض افول قدرت در افق نظام بینالملل فروافتاده است، اما برای بحرانسازی در سطح ایران و تلاش برای تهدید «امنیت ملی» و «وحدت ملی» ایرانیان، همچنان درحال برنامهریزی و مترصد اقدام است.
در سالهای اخیر، جنگ تركیبی پرهزینه با ابعاد اقتصادی-تحریمی، سیاسی، فرهنگی، دیپلماتیك و اطلاعاتی، ابزارهای دشمن در برابر جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، از تجزیه ایران تا براندازی به مثابه سیاست پرتكرار توسط غرب و عواملشان كه از این مسیر به انگارههایی نظیر حداكثر امتیازگیری دیپلماتیك از جمهوری اسلامی ایران برسند.
از همین زاویه و دراینراستا بود كه تلاش برای بحرانسازی سازمانیافته از زاهدان تا كردستان در بستر فتنه و اغتشاشات 1401 ساماندهی شد و البته درپی حضور مردم در صحنه و هشیاری و فداكاری حافظان امنیت، شكست فاحش خورد.
بیتردید؛ برای ایجاد بحران در ایران، جنگهای «شناختی» و «نرم» كه در جهت تخریب اراده ملی و به انقیاد درآوردن افكار عمومی طراحی شد، سویهای مهم برای ایجاد نا آرامی در كشور است. ابزار این فرآیند نیز رسانهها هستند كه در وجوه كلاسیك (شبكههای ماهوارهای)، فضای مجازی و شبكههای اجتماعی ترتیب و تنظیم یافته است.
علاوهبر این در سال اخیر شاهد شناسایی و فروپاشی انواع تیمهای تروریستی، بحرانساز و بلواآفرین، توسط نهادهای اطلاعاتی- امنیتی در كشورمان بودهایم كه توسط سرویسهای اطلاعاتی آمریكا، غرب و رژیم صهیونیستی مدیریت میشدند.
آمریكای امروز بیشك آن هیولای سه دهه پیش نیست، اما نادیده انگاشتن دشمن با هر میزان قدرت و توانایی، یك خطای محاسباتی بزرگ است.
خاصه اینكه تجربه 14سال از فتنهسازیها و ایجاد بحران در كشور، نشان میدهد دشمن در بستر دروغسازی، شبههافكنی و ایجاد دوقطبی از طریق رسانهها و ابزارهای شناختی، لطمههای زیادی به امنیت، آرامش، قدرت و وحدت ملی زده است. فتنه88، موجب تشدید اقدامات تحریمی شد. اغتشاشات1401 نیز، هرچند در دو سطح تجزیهطلبی و براندازی طرفی نبست، اما ظرفیت و كاربست امتیازگیری از این فرآیند در میزهای دیپلماتیك همچنان مدنظر آمریكاست.
از همین رهگذر بود كه توافق هستهای معلق شد و فضای پیچیدهای فراروی سیاست خارجی كشور قرار گرفت. اینك نیز دشمن آنگونه كه هدف تاكید مقام معظم رهبری است، بر سه پایه «اختلافافكنی مذهبی»، «گسلسازی قومی» و «برسازی جنسیتی و مسأله زن»، تكیه داشته و دارد و همزمان؛ در دو سطح و محرك «اطلاعاتی و رسانهای» بهشدت فعالیت میكند.
علاوهبر این، تلاش برای بحرانآفرینی مرزی در قبال افغانستان، منطقه كردستان عراق و قفقاز جنوبی، مدنظر دشمن است تا تمركز قوای كشور تضعیف و با تحلیل رفتن قدرت ملی به امتیازگیریهای دیپلماتیك خود چشم بدوزد. آنچه مشهود است، دشمنی ابدی آمریكا با استقلال و قدرتگیری جمهوری اسلامی در منطقه و جهان است و این فرآیند همچنان پابرجاست.
باید گفت؛ همه اقدامات دشمن از ورود ژنرال هایزر به ایران در دی1357 برای كودتا تا حمایت از صدام حسین بعثی، سرمایهگذاری بر دولت موقت لیبرال و بنیصدر، امید داشتن به بیت منتظری و در آخر تكیه بر دستاوردهای اغتشاشات در سال 78 تا فتنه 88، مقدمهچینیها در سال 96 و 98 و درنهایت به صف كردن جریان اراذل و اوباش در اغتشاشات 1401، مشخصه و فرجامی جز شكست دربرنداشته است.
مهمتر آنكه؛ طراحی یكساله برای بحرانسازی در سالگشت اغتشاشات1401 نیز تیری بود كه به خطا رفت و ملت ایران، هوشیارانه نقشههای دشمن را خواند و كاسبی و گستاخی اپوزیسیون وطنفروش را ناكام گذاشت. آنچه در شكست همه این راهبردها نقش داشت و دارد، محاسبه غلط آمریكاییها از نوع تحولات داخلی ایران و غفلت از «بصیرت و آگاهی» ملت ایران نسبت به سرنوشت و آینده خویش است. بصیرتی كه مردم در سایه آن درك میكنند در كشور طیف زیادی از مشكلات معیشتی تا اجتماعی وجود دارد؛ اما حل آنها نه در بستر اعتماد به دشمن و صفآرایی برای ایجاد ناامنی، بلكه از دریچه نقادی و در گرو همدلی و اتحاد ممكن و میسر است.