«من مژگان عظیمی هستم؛ گوینده، بازیگر و دوبلور كه 9 آذر 1340 در تهران به دنیا آمدم.» این شرححالی است كه عظیمی در ابتدای گفتوگو با قاب كوچك بیان میكند. صداپیشه آثاری همچون «هایدی»، «بابا لنگ دراز» و «پینوكیو»ی بچههای دیروز.
امروز دیگر جزو پیشكسوتان دوبله و رادیوست اما با همان لحن و بیان و صدا! هیچ تغییری در صدای مژگان عظیمی، دوبلور كارتونهای نوستالژیك و خاطرهانگیز احساس نمیكنی كه سنوسالی از او گذشته و جوان امروزی نیست. به یاد سالها همراهی با كودكان و شاد كردن مخاطبان، با او به گفتوگو مینشینیم. عظمیی در این گفتوگو از دیروز تا امروزش را روایت میكند.
شما از صداپیشگان قدیمی و جزو دوبلورهای پیشكسوت رادیو و تلویزیون هستید كه در ژانرهای مختلف فعالیت داشتید. ضمن اینكه شنیدهایم شما از شاگردان عذرا وكیلی بودید، از روزهای ورودتان به این حرفه و هنر خاطرهای دارید؟
من از بچگی كارهای هنری را خیلی دوست داشتم. زمانی كه فقط پنج سالم بود، پدرم مرا به برنامه خردسالان رادیو آورد. از من تست گرفتند و قبول شدم. آن زمان خانم عذرا وكیلی، پروین چهرهنگار، خانم برومند و خانم عاطفی حضور داشتند. یادم است از همان پنجسالگی روی پای خانم وكیلی مینشستم و یك جمله در گوش من میگفت و من هم حفظ میكردم و در برنامه میگفتم. در واقع كارم را از رادیو شروع كردم و كمكم این همكاری ادامه داشت تا اینكه به دوبله دعوت شدم و كار را آغاز كردم.
تجربه حضور در سریالهای تلویزیونی بهعنوان بازیگر را هم دارید. چه شد كه در این عرصه هم وارد شدید؟
بعد از مدتی در چند سریال هم بازی كردم. یك سریال به نام «مدرسه مادربزرگها» كه نقش پسته خانم را بهعهده داشتم. فكر میكنم اكثر مردم آن سریال را دیدهاند و به یاد دارند. یك سریال هم به نام «دوران سركشی» اثر كمال تبریزی كه از من دعوت شد، نقش خانمی را كه در بهزیستی كار میكند، عهدهدار شوم. یك سریال كه كار طنز كودك و نوجوان بود با آقای ذاكری به نام «ماجراهای خانجون» كار كردم و... البته كارهای كوتاه هم داشتم اما بیشتر زمانهای كاریام را در رادیو و دوبله سپری كردم.
با توجه به تجربههایی كه در زمینههای گوناگون مثل دوبله، صداپیشگی در رادیو و بازیگری دارید. به كدام بیشتر علاقهمندید؟
همه كارهای هنریام را دوست دارم. تقریبا در همه زمینهها تجربه داشتم، مثل بازیگری كه واقعا كار طاقت فرسایی است و صبر و تحمل بیشتری را میطلبد. مثلا یك صحنه شاید 10بار تكرار شود. كار رادیو هم خیلی سخت است و شما باید توانایی و صدای خوبی داشتهباشید و در ضمن قادر باشید اگر یك نمایش اجرا میكنید، بتوانید طوری بازی كنید كه شنونده كاملا حسها را از شما بگیرد و متوجه شود. دوبله یك خوبی دارد كه علاوه بر صدا و تصویر، تلویزیون و فیلم هم به بیننده و به گوینده كمك میكند كه مطلب را برساند، البته كار آسانی نیست و سخت است. باید فن بیان ما قوی باشد و آموزشهای كامل را دیدهباشیم. من ترانههای كودك را خیلی زیاد خواندم، شاید بیش از 1000ترانه كودك را طی این سالها خواندهباشم. زمانی كه یك ترانه را اجرا میكنم، مهم است كه خودم از اجرایم راضی باشم و از آن لذت ببرم. وقتی خودم از آهنگ و تنظیم لذت ببرم، بیشك بچهها هم دوست خواهند داشت .من اگر یك بار دیگر هم به دنیا بیایم، باز هم این كار و شغل را انتخاب میكنم، چون واقعا كارم را دوست دارم و یك كار لذتبخش، شیرین و دوست داشتنی است بهخصوص كه در كارهای هنری تنوع بیشتری وجود دارد.
در میان فهرست بلندبالای آثارتان در رادیو و دوبله كه سالها برای مخاطبان خاطره ساخته، كدام بیشتر در یادتان مانده و در این سالها بیشتر با كدام چهرهها همكاری داشتید؟
از كارهای قابل توجه من در رادیو میتوانیم به سلام كوچولو، بچههای انقلاب، صبح جمعه، عصر جمعه و... اشاره كنم. تمام دورانی كه آقایان نوذری و مهرپرور بودند با آنها كار میكردم. از پنجسالگی به طور مداوم با خانم وكیلی در میدان ارگ همكاری میكردم و سال 45 كارم را شروع كردم. بعد از انقلاب در برنامه بچههای انقلاب حضور داشتم و باز هم با خانم وكیلی و ژاله صادقیان همكاری داشتم. همچنین از كارهای من كه خیلی شاخص بود و دیده و شنیده شد، میتوانم به سریال «هایدی» اشاره كنم كه خیلی دوستش دارم. علاوهبر كارتون در فیلم سینمایی و سریال هایدی هم صحبت كردهام. یكی از فیلمهایی كه خیلی دوست دارم «پزشك دهكده» است كه نقش یك پسربچه به نام برایان را حرف میزنم. درسریال كارتونی «كایلو» یا سریال «قصههای جزیره» نقش دختربچهای به نام سیسیلی را صحبت كردهام و با خانم رفعت هاشمپور كه خدا رحمتشان كند، كار كردیم. یك كار دیگر كه آقای طهماسب از من دعوت كرد به اسم «سواران كوچك» كه یك سریال كابویی و خانوادگی قشنگی بود. اینها كارهایی بوده كه دوست داشتم و فكر میكنم در ذهنها بیشتر ماندگار شدهباشد.
این روزها بیشتر مشغول چه كاری هستید؟ شنیدهایم كه بازنشسته شدید و كمتر به رادیو میآیید.
در حال حاضر شش، هفت سال میشود كه بازنشسته شدهام، با توجه به سابقهای كه دارم، باید دو بار بازنشسته میشدم، البته بعد از بازنشستگی هم همكاریام ادامه دارد. چند وقت پیش كه برنامه سلام كوچولو پخش میشد، باخانم وكیلی همكاری میكردم؛ ترانههای كودكانه را میخواندم، در نمایشها به ایفای نقش میپرداختم و... ازوقتی كه این برنامه تمام شد، كمتر رادیو میآیم و بیشتر در واحد دوبلاژ هستم. همچنین طی این سالها با شبكههای مختلف رادیویی ازجمله رادیو فرهنگ و نمایش همكاری داشتم. اجرای نمایشهای جدی و خانوادگی را بهعهده داشتم كه بهجای كودك خانواده صحبت میكردم. درحال حاضر یك سریال برای دوبله به نام «مثالنامه» دارم كه یك كار انیمیشنی فارسی است ومدیردوبلاژ آن خانم شوكتحجت از من برای این كاردعوت كرد.
بسیاری از دوستداران كارهای هنری مربوط به رادیو و تلویزیون بهویژه دوبله، دوست دارند بدانند كه چطور میتوانند به صورت حرفهای وارد بازار كار شوند. پیشنهاد شما برای علاقهمندان به هنر دوبله چیست؟
علاقهمندان از طریق سازمان صداوسیما، واحد دوبلاژ و انجمن گویندگان و گفتار فیلم میتوانند وارد این عرصه شوند و دورههای آموزشی را بگذرانند. به نظرم آنهایی موفق هستند كه كارشان را دوست دارند، فكر میكنم هر كسی در هر كاری كه قصد دارد وارد شود؛ گویندگی، بازیگری، دوبله، كارهای اداری، دفتری و... باید آن كار را دوست داشتهباشد. علاقه و پشتكار خیلی مهم است. همیشه در زمینه كاری كه دوست دارید، باید سعی كنید آموزشهای لازم را ببینید و از كسانی كه تجربه دارند، استفاده كنید و از تجارب آنها بهرهمند شوید. از پرسیدن هیچوقت نباید خجالت كشید. اكثر جوانها از بیرون عاشق این كارند اما باید آگاه باشند تا زمانی كه وارد میشوند، موفق شوند. خودم پیش میآید فیلمی را كه دوبله میكنم یا در رادیو كاری را انجام میدهم، پس از انجام كار از مدیر دوبلاژ، تهیهكننده یا كارگردان سؤال میكنم كه كار خوب شد یا خیر؟
فرزندان بسیاری ازهنرمندان راه والدینشان را پیشمیگیرند ودرهمان مسیرفعالیت میكنند. فرزندشما هم به دوبلوریعلاقه دارد؟
حدود 25سالم بود كه ازدواج كردم، یك فرزند دختر و یك نوه دارم، دخترم شاگرد استاد سمندریان بود، تئاتر بازی میكند و چند سالی هم در كار دوبله با ما همكاری داشت.